
مداخلات دارویی برای پیشگیری از رد زودهنگام پیوند پس از پیوند کبد
پیوند کبد گزینه اصلی درمان برای افراد مبتلا به بیماری شدید کبدی پیشرفته است. هنگامی که اندامها یا بافتها از یک نفر به دیگری پیوند زده میشود ، بدن گیرنده عضو ، ارگان اهدایی را به عنوان جسم خارجی شناسایی کرده و پاسخی را علیه آن به روشی مشابه مکانیسم دفاع طبیعی بدن در برابر عفونتها (پاسخ ایمنی) آغاز میکند.
این امر میتواند گاهی اوقات به رد یا شکست پیوند کبد اهدایی منجر شود، که میتواند مرگ گیرنده عضو را به همراه داشته باشد. مداخلات دارویی مختلف (رژیم سرکوب سیستم ایمنی)، به تنهایی یا در ترکیب برای پیشگیری از رد، استفاده میشوند. ترکیبی از مداخلات مورد استفاده در چند ماه اول پس از پیوند کبد (رژیم القای سرکوب سیستم ایمنی) اغلب متفاوت از ترکیب مورد استفاده برای بقیه عمر بیمار (حفظ سرکوب سیستم ایمنی) است. مشخص نیست که کدام رژیم القایی سرکوب سیستم ایمنی پس از پیوند کبد موثرترین رژیم درمانی است.
نویسندگان مرور تمام مطالعات تحقیقاتی مرتبط را برای پاسخ به این سوال گردآوری و تجزیهوتحلیل کرده و 25 کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده (مطالعاتی که در آنها شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به یکی از دو گروه درمان اختصاص داده میشوند) را یافتند. در طول تجزیهوتحلیل دادهها، نویسندگان از روشهای استاندارد استفاده کردند که مقایسه فقط دو درمان را در یک زمان امکانپذیر میکنند. نویسندگان همچنین از تکنیکهای پیشرفتهای استفاده کردند، که به مقایسه چندین درمان بهطور همزمان اجازه میدهد .
بیشتر بدانید :
توصیه در مورد کرونا به بیماران پیوند کبد
چه چیزی در این مطالعه مروری مورد بررسی قرار گرفت؟
این مرور بزرگسالان را از هر جنس، سن، و قومیت، که به دلایل مختلف تحت پیوند کبد قرار گرفتند، وارد کرد. شرکتکنندگان با عوامل مختلف القای سرکوب سیستم ایمنی یا هیچ موردی از عوامل القای سرکوب سیستم ایمنی القایی تحت درمان قرار گرفتند. نویسندگان این مرور مطالعاتی را حذف کردند که در آنها افراد تحت پیوند عضو دیگری (مانند پیوند کلیه) علاوه بر کبد قرار گرفتند، و مطالعاتی که در آنها افراد به تازگی دچار رد پیوند شده بودند.
متوسط سن شرکتکنندگان، زمانی که گزارش شدند، در بازه زمانی 48 سال تا 62 سال قرار داشت. گروههای تجویز القای سرکوب سیستم ایمنی شامل گلوکوکورتیکواستروئیدها، ضد-گلوبولین تیموسیت، باسیلیکسیمب، یا داکلوزیمب (dacluzimab) بهتنهایی یا در ترکیب با گلوکوکورتیکواستروئیدها بودند. نویسندگان مرور خواستند به گردآوری و آنالیز دادهها در مورد مرگومیر، شکست پیوند، کیفیت زندگی، عوارض جانبی جدی و غیرجدی، نارسایی کلیه، زمان سپری شده تا به پیوند مجدد کبد، و رد پیوندها بپردازند.
نتایج اصلی
25 مطالعه تعداد اندکی را از شرکتکنندگان در مجموع وارد کردند (3271 شرکتکننده). دادههای مطالعه پراکنده بودند. 23 مطالعه با 3017 شرکتکننده دادههایی را برای تجزیهوتحلیلها ارائه کردند. پیگیری شرکتکنندگان در کارآزماییها از سه تا 76 ماه متغیر بود: متوسط پیگیری در کارآزماییها 12 ماه بود. مرور نشان میدهد که:
- هفت نفر از هر 100 نفر فوت کرده و 12 نفر از هر 100 نفر دچار شکست پیوند شدند.
- در مقایسه با القای سرکوب سیستم ایمنی استاندارد که گلوکوکورتیکواستروئیدها هستند، باسیلیکسیمب ممکن است تعداد موارد مرگومیر و نارسایی پیوند را به نصف کاهش دهد؛ با این حال این اطلاعات براساس مطالعات کوچک همراه با نواقص بنا شدهاند. از این رو، عدم قطعیت زیادی در مورد تاثیر باسیلیکسیمب وجود دارد.
- شواهد در مورد اثرات داروهای مختلف القای سرکوب سیستم ایمنی روی دیگر پیامدهای بالینی نامشخص است، از جمله رد پیوند؛
- هیچ یک از کارآزماییها کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را گزارش نکردند.
- انجام کارآزماییهایی با طراحی خوب در آینده مورد نیاز است.
مطالب پیشنهادی مرتبط :
آشنایی با انواع داروهای معمول پیوند کبد و کلیه
چند نکته اساسی پیرامون مصرف صحیح داروهای پیوند